هارون الرشید به بهلول گفت :
(مى خواهم که روزى تو را مقرر کنم ، تا فکرت آسوده باشد
) بهلول گفت :
(مانعى ندارد، ولى سه عیب دارد:
اول : نمى دانى به چه چیزى محتاجم ، تا مهیا کنى .
دوم : نمى دانى چه وقت مى خواهم .
سوم : نمى دانى چقدر مى خواهم .
ولى خدا اینها را مى داند؛ با این تفاوت که اگر خطایى از من سر بزند، تو حقوقم را قطع خواهى کرد، ولى خداوند هرگز روزى بندگانش را قطع نخواهد کرد.
)
نوشته شده توسط : علی انصاری
نظرات دیگران [ نظر]